دستور پیگیری سریع در حادثه مرگ کارگر مترو

گروه حوادث / همزمان با مرگ یکی از کارگران متروی تهران در اثر برخورد با قطارشهری، شهردار تهران از سازمان بازرسی شهرداری خواست تا طی ۲۴ ساعت گزارش علت وقوع حادثه را تهیه و اعلام کنند.
به‌ گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این حادثه صبح روز سه‌شنبه برای یکی از کارگران تعمیرکار خط 4 متروی تهران ایستگاه ارم سبز رخ داد و شواهد اولیه نشان می‌دهد که کارگر تعمیرکار قصد داشته سوزن ریل را تعمیر کند که قطار خروجی با او برخورد و وی در دم فوت کرده است.
در پی وقوع این حادثه، علیرضا زاکانی شهردار تهران با انتشار پیامی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی ، جان باختن یکی از کارکنان مترو در حادثه برخورد با قطار در ایستگاه ارم سبز را تسلیت گفت و به سازمان بازرسی شهرداری دستور داد طی 24 ساعت علت بروز حادثه را گزارش کند تا با متخلفان احتمالی برخورد شود.رستمی قائم مقام عملیات شرکت متروی تهران، درباره این حادثه گفت: در یکی از تجهیزات ریلی ایستگاه ارم سبز که مربوط به تعویض خط قطارهاست، مشکل فنی به وجود آمده بود، به‌ دنبال این مشکل تیم نگهداری تعمیرات با هماهنگی مرکز کنترل فرمان به محل اعزام شدند تا مشکل را در اسرع وقت برطرف کنند و حرکت قطارها در زمان پیک دچار اختلال نشود. هنگام فعالیت تیم تعمیرات، همکارمان که از پیمانکاران شرکت بود، از تیم تعمیراتی و محل امن جدا شد و در مسیر تردد قطار قرار گرفت که قطار خروجی از ایستگاه با وی برخورد کرد و به‌ دلیل شدت جراحات وارده، فوت کرد.

برخورد مرگبار کامیون با کارگر شهرداری مشهد

گروه حوادث / کارگر شهرداری مشهد هنگام کمک برای جمع‌آوری بار یک خودرو که وسط خیابان ریخته بود از سوی یک کامیون زیر گرفته شد و جان باخت.
یک فعال کارگری در شهرداری مشهد درباره این حادثه به ایلنا گفت: این رفتگر که کارگر منطقه دو شهرداری مشهد بود صبح روز دوشنبه پس از اتمام شیفت کاری خود، در مسیر برگشت به خانه‌اش بود که در حدفاصل میدان قائم به میدان فهمیده، متوجه تعدادی کیسه پیاز و سیب‌زمینی روی زمین شد که از یک خودروی باری میدان تره‌ بار روی زمین افتاده بود. این مرد وظیفه‌شناس از راننده خواست برای جمع‌آوری بارها و ایمن‌سازی مسیر بزرگراه کنار خیابان توقف کند و سپس خودش نیز در حال کمک به راننده و مشغول جمع‌آوری کیسه‌ها بود که ناگهان یک خودروی باری کامیون که با سرعت زیاد در حرکت بود به این رفتگر برخورد کرد. وی که بشدت آسیب دیده بود در راه انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد.
این فعال کارگری در ادامه با بیان اینکه در طی سال‌های گذشته شاهد مرگ تعداد زیادی از کارگران شاغل در شهرداری بر اثر حادثه تصادف بوده‌ایم، گفت: کارگر جانباخته «عبدالحمید ربانی» نام داشت و متأهل بود و راننده خودرو کامیون به‌ دلیل سرعت زیاد و خواب‌آلودگی با وی برخورد کرده است.

تعمیر دستگاه تهویه، جان تکنسین را گرفت

گروه حوادث / تکنسین شرکت پتروشیمی تندگویان هنگام تعمیر دستگاه تهویه دچار حادثه شد و جان باخت.
سکینه بوری، مدیر روابط عمومی شرکت پتروشیمی شهید تندگویان، با تکذیب انتشار اخباری در شبکه‌های اجتماعی مبنی‌ بر وقوع آتش‌سوزی و انفجار در پتروشیمی شهید تندگویان، بیان کرد: وقوع هرگونه آتش‌سوزی و انفجار در خطوط تولید، فرآیندی و عملیاتی این شرکت پتروشیمی صحت ندارد. این حادثه بعدازظهر سه‌شنبه دوم آذر خارج از خطوط تولید رخ داد و یکی از کارکنان واحد تهویه حین تعمیر یک دستگاه تهویه دچار مصدومیت شدید شد که ‌به محض اطلاع از مصدوم شدن این همکار با حضور به‌موقع تیم‌های امداد و آتش‌نشانی، ضمن انجام اقدام‌های اولیه درمانی، مصدوم با یک دستگاه آمبولانس مجهز به بیمارستان صنایع پتروشیمی ماهشهر «ممکو» منتقل شد اما با وجود انتقال سریع مصدوم به بیمارستان و آغاز مراحل درمانی، متأسفانه وی جان باخت.
مدیر روابط عمومی شرکت پتروشیمی شهید تندگویان گفت: درگذشت همکار سختکوش و ساعی واحد تهویه را به خانواده این همکار به نمایندگی از مدیریت و کارکنان شرکت پتروشیمی شهید تندگویان تسلیت می‌گویم.

قصاص مأمور سد معبر شهرداری

گروه حوادث / مأمور سد معبر شهرداری که با پنجه بوکس مرد ضایعات جمع کن را به قتل رسانده بود، در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، سحرگاه چهارشنبه ، پنج محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر پای چوبه دار رفتند که سه نفر از آنها با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت موفق به گرفتن مهلت شدند اما دو نفر از آنها قصاص شدند.
این مرد که یکی از مأموران شهرداری بود سال گذشته نیز پای چوبه دار رفته بود و با گرفتن مهلت از اولیای دم برای گرفتن رضایت تلاش کرد. وی اواخر مرداد سال‌ ۹۳ در درگیری با مرد ضایعاتی، او را با پنجه بوکس زخمی کرد. پس از انتقال مرد ضایعاتی به بیمارستان، او تسلیم مرگ شد و پسر مقتول که در زمان جنایت حضور داشت راز قتل را برملا کرد. بررسی‌ها نشان می‌داد چهار مأمور سد معبر شهرداری با مرد میانسال درگیر شده و یکی از آنها با ضربه پنجه بوکس، جنایت را رقم زده است.بدین ترتیب هویت عامل جنایت شناسایی و مأموران موفق به دستگیری متهمان شدند. متهم اصلی این جنایت در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد و در دادگاه کیفری یک استان تهران به قصاص محکوم و  سرانجام صبح دیروز به دار آویخته شد.

 50 نفر از میان آتش و دود نجات یافتند

گروه حوادث / آتش‌سوزی شدید نیمه شب در موتورخانه یک ساختمان ۶ طبقه با حضور بموقع آتش‌نشانان، مهار آتش و نجات ۵۰ نفر پایان یافت.
سید جلال ملکی، سخنگوی آتش‌نشانی تهران در تشریح این حادثه گفت: ساعت 3:43 بامداد چهارشنبه یک مورد حادثه آتش‌سوزی در ساختمان مسکونی واقع در خیابان مصطفی خمینی، کوچه نظامیه به سامانه 125 آتش‌نشانی تهران اعلام شد که بسرعت آتش‌نشانان دو ایستگاه آتش‌نشانی به همراه خودروی حامل تجهیزات تنفسی و نردبان هیدرولیکی به محل حادثه اعزام شدند.
سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی تهران افزود: محل آتش‌سوزی یک مجتمع مسکونی 6 طبقه 24 واحدی بود که یک طبقه زیرزمین نیز داشت. در زیرزمین، یک موتورخانه به وسعت حدوداً 20 متر دچار آتش‌سوزی شده و با توجه به پارک خودروهای ساکنان در مجاورت محل آتش‌سوزی، وجود تعدادی سیلندر گاز مایع، اکسیژن و شارژ فندک و قوطی رنگ داخل موتورخانه و مقداری لوازم مستعمل و ضایعات در کنار موتورخانه هر لحظه احتمال وقوع انفجار وجود داشت.ملکی با اشاره به نفوذ دود بسیار زیاد به طبقات بالای ساختمان، عنوان کرد: چند نفر موفق به خروج از ساختمان شده بودند اما در آن ساعات، ساکنان مشغول استراحت بوده و تعدادی از ساکنان نیز در واحدها را باز کرده اما به‌دلیل دودگرفتگی شدید موفق به خروج از ساختمان نشده بودند. گروهی از آتش‌نشانان مشغول خاموش کردن آتش شده و گروهی دیگر مشغول جست‌وجو برای نجات افراد محبوس شدند.
وی بیان کرد: حدود 50 نفر از ساکنانی که در آن زمان در وضعیت ناایمنی قرار گرفته بودند، توسط آتش‌نشانان به سلامت و بدون آسیب‌دیدگی از محل حادثه خارج شدند. همچنین چند نفر دچار دودگرفتگی شده که تحویل عوامل اورژانس شدند.ملکی با اشاره به خروج سیلندرهای گاز توسط آتش‌نشانان به بیرون از ساختمان و اطفای آتش، گفت: علاوه بر اینکه وجود نقص در راه‌اندازی موتورخانه می‌تواند منجر به گازگرفتگی شود، نقص‌های دیگر در موتورخانه یا نگهداری لوازم نامربوط مانند سیلندر گاز در آنجا، می‌تواند منجر به بروز آتش‌سوزی‌های مهیب شود.

گروه حوادث / مرد کینه جو که با انتشار تصاویر خصوصی یکی از بستگانش در فضای مجازی قصد انتقام داشت از سوی پلیس دستگیر شد.
به‌ گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل زن جوانی به پلیس فتا پایتخت مراجعه کرد و مدعی شد فردی ناشناس در فضای مجازی اقدام به انتشار تصاویر خصوصی وی کرده و موجب بر هم زدن آرامش روانی او و خانواده‌اش و هتک حیثیت وی شده است. شاکی در ادامه گفت: مدتی قبل شخصی ناشناس در فضای مجازی با عناوین مختلف برای من مزاحمت ایجاد و تهدید می‌کرد که تمامی تصاویر خصوصی‌ام را در فضای مجازی منتشر می‌کند. من اهمیتی ندادم تا اینکه متوجه شدم تعدادی صفحه جعلی با نام و شماره تلفنم در اینستاگرام ایجاد شده که اقدام به انتشار تصاویر خصوصی‌ام می‌کند و موجب برهم زدن آرامش و آبروی خانوادگی‌ام شده است.
سرهنگ داوود معظمی گودرزی، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات پایتخت در تشریح این خبر گفت: افسران سایبری پلیس فتا پایتخت اقدامات خود را آغاز کردند و پس از مطالعه اظهارات شاکی و بررسی همه جوانب پرونده با بهره‌گیری از روش‌های علمی و فنی موفق شدند ردپای مجرم را در فضای مجازی شناسایی کنند. کارشناسان این پلیس با تحقیقات گسترده در فضای مجازی ضمن به دست آوردن اطلاعات هویتی متهم پس از تشریفات قضایی مجرم را که از بستگان شاکی بود در یکی از مناطق جنوبی تهران بزرگ دستگیر و به همراه ادله دیجیتال به پلیس فتا منتقل کردند.
گودرزی بیان داشت: متهم پس از حضور در پلیس فتا تهران بزرگ از موضوع اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد اما پس از روبه‌رویی با شاکی لب به اعتراف گشود و اظهار داشت: با شاکی اختلاف داشتم و برای تلافی و انتقام از وی با ایجاد چند صفحه جعلی با نام و مشخصات وی دست به این اقدام زدم.
رئیس پلیس فتا تهران بزرگ به شهروندان توصیه کرد: فضای مجازی مکان مناسبی برای حل کردن اختلافات خانوادگی و همچنین انتقامجویی نیست، با مرتکبان این جرایم در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی طبق قانون برخورد خواهد شد، همچنین شهروندان می‌توانند موارد مشکوک را از طریق تماس تلفنی با 110 یا مراجعه به سایت پلیس فتا به آدرس www.cyberpolice.ir با کارشناسان این پلیس در میان بگذارند.

گروه حوادث/    مرد جوان که به اتهام شلیک مرگبار با تفنگ ساچمه‌ای به همسایه‌اش محاکمه شده بود به قصاص محکوم شد.
به‌ گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اوایل سال 99 با گزارش قتل مرد جوانی به‌نام مهران در پیشوای ورامین آغاز شد. پس از حضور مأموران در تحقیقات اولیه مشخص شد که مقتول به‌دنبال درگیری با همسایه‌اش به مقابل خانه او رفته و با تفنگ ساچمه‌ای وی را زخمی کرده که مرد مجروح در بیمارستان جان باخته است. پس از دستگیری متهم، وی ضمن اعتراف به این ماجرا گفت: من قصد کشتن همسایه‌ام را نداشتم و فکر نمی‌کردم با تفنگ ساچمه زنی کسی کشته شود.
 پس‌ از اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات، پرونده به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند. در ادامه وکیل آنها گفت: اگرچه متهم با تفنگ ساچمه‌ای به قربانی شلیک کرده اما ترکش‌های گلوله ساچمه‌ای در جمجمه قربانی پخش و منجر به مرگ وی شده است.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من و برادرم سال‌ها در پیشوای ورامین صاحب یک ملک هستیم و مهران هم در همسایگی ما زندگی می‌کرد. او مدت‌ زیادی بود که از برق ملک ما استفاده می‌کرد و قرار بود پول برق را به‌صورت مساوی پرداخت کنیم. روز حادثه مبلغ قبض برق را که خیلی زیاد بود به او نشان دادم و خواستم که سهمش را پرداخت کند اما او قبول نمی‌کرد. به‌همین خاطر من و برادرم سیم‌های برق را قطع کردیم و همین موضوع موجب درگیری ما شد. اسلحه ساچمه‌ای‌ام را برداشتم و برای ترساندن مهران مقابل خانه‌اش رفتم و فقط یک تیر شلیک کردم اما ناخواسته تیر به سر او خورد. من قصدم فقط ترساندن او بود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند.

گروه حوادث / سربازوظیفه وقتی متوجه شد مرد زندانی زمان زیادی در سرویس بهداشتی بیمارستان مانده است، با اقدام بموقع از مرگ وی جلوگیری کرد.
به‌ گزارش ایلنا، چند روز قبل یکی از زندانیان ندامتگاه قزلحصار به‌ دلیل ابتلا به افسردگی و مشکلات خانوادگی با دستور پزشک بهداری ندامتگاه به بیمارستان روانپزشکی رازی اعزام شد.
سرباز وظیفه «امیرحاجی» نیز به‌عنوان مراقب همراه زندانی با او به بیمارستان رفت اما وقتی مرد زندانی به سرویس بهداشتی رفت بعد از دقایقی سرباز وظیفه متوجه طولانی شدن حضور زندانی در آنجا شد و با توجه به مشکوک بودن ماجرا بلافاصله وارد سرویس شد و در کمال ناباوری مرد زندانی را دید که خود را حلق آویز کرده بود.این سرباز با اقدام بموقع و درخواست کمک از پرسنل بیمارستان، زندانی را از مرگ نجات داد و تحت درمان قرار گرفت.
پس از این ماجرا اشکان کمالی مدیر ندامتگاه قزلحصار و همچنین فرمانده یگان آن مرکز از سرباز وظیفه امیر حاجی تقدیر کردند.
براساس این گزارش، در مواقعی که امکان درمان زندانی در بیمارستان یا بهداری داخل زندان وجود نداشته باشد، با دستور پزشک معالج و با توجه به نوع بیماری جسمی یا روان پریشی به یکی از بیمارستان‌های سطح شهر منتقل می‌شود و همه هزینه‌های درمان بر عهده زندان بوده و زندانی هیچ هزینه‌ای پرداخت نمی‌کند.

گروه حوادث / حکم قصاص زوج جوانی که به فاصله پنج روز دو مرد جوان را به قتل رسانده بودند سحرگاه سه‌شنبه در زندان مرکزی یاسوج اجرا شد.
به‌گزارش روابط عمومی دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد، سید علی ملک حسینی، دادستان عمومی و انقلاب یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد با تشریح ابعاد پرونده گفت: ۲۷ آذر سال ١٣٩٧، مرد جوانی که از ناحیه گلو مجروح شده بود به مأموران نیروی انتظامی مراجعه کرده و مرد جوانی را که در حال فرار بود به‌عنوان ضارب خودش معرفی کرد. با راهنمایی فرد مجروح، مأموران به تعقیب ضارب پرداخته و به فاصله کمی موفق به دستگیری مرد جوان شدند و در ادامه مشخص شد همسر وی نیز همدستش بوده است که زن جوان نیز دستگیر شد.
 در انجام تحقیقات اولیه توسط بازپرس و پلیس آگاهی، این زوج جوان به ارتکاب ۲ فقره قتل اعتراف کردند و با توجه به شکایت اولیای دم دو مقتول، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک ارسال و پس از برگزاری جلسات رسیدگی، قضات دادگاه حکم مبنی بر محکومیت هر دو متهم به اتهام شرکت در قتل عمدی هر دو زن و شوهر را صادر کردند. در ادامه با اعلام فرجام خواهی متهمان و تأیید این حکم در دیوان عالی کشور در نهایت با تقاضای اولیای دم این زوج در زندان مرکزی یاسوج به دار مجازات آویخته شدند.
دادستان مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد افزود: هرچند یکی از متهمان در دادگاه مدعی شد ارتباط نامتعارفی بین همسرش و دو مقتول وجود داشته و حتی مدعی بود انگیزه وی از ارتکاب ۲ قتل و یک شروع به قتل فقط برای احراز همین رابطه بوده، اما در جریان رسیدگی به این ادعا، هیچ دلیلی مبنی بر صحت این ادعا در تحقیقات قضایی کشف و این ادعا اثبات نشد.
ملک حسینی با آسیب شناسی چنین جرایمی اظهار داشت: در این پرونده مشاهده شد که این زن و شوهر به فاصله ۵ روز ۲ فقره قتل انجام داده بودند و حین ارتکاب جرم سوم  یا قتل سوم، مضروب از دست آنها فرار کرده که با تحقیقات قضایی مشخص شد این زوج با برنامه‌ریزی منظم، مقتولان خود را با ضربات چاقو و سنگ به قتل رسانده که در ادامه نیز با بازجویی فنی از آنان اجساد دو مقتول کشف شد.
در بررسی و تحلیل این پرونده می‌بینیم که مشکلاتی چون فقر مادی و فرهنگی و عدم تقید به امورات مذهبی و ایجاد برخی روندهای اشتباه در سوق دادن این زوج به این مسیر تباهی نقش داشته‌اند.ملک حسینی در پایان بیان داشت: سازمان‌های متولی و نهادهای پژوهشی می‌بایست با واکاوی این پرونده در خصوص علل حقیقی وقوع چنین پدیده شوم مجرمانه‌ای فعالیت تحقیقی  و راهکار پیشگیری ارائه کنند.

گروه‌حوادث-مرجان همایونی/   پرونده جنجالی قتل غزاله به دست آرمان با گذشت 8 سال سحرگاه چهارشنبه با اجرای حکم قصاص در زندان رجایی شهر پایان یافت.
به گزارش «ایران»، ساعت 4 صبح چهارشنبه 3آذر در آهنی زندان رجایی‌شهر باز شد. ساعتی قبل از آن به پدر و مادر آرمان - پسر اعدامی - خبر داده بودند که قرار است حکم قصاص پسرشان اجرا شود. زن و مرد میانسال با شنیدن این خبر سراسیمه خود را به زندان رساندند. دقایقی بعد محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی پایتخت به همراه، قضات اجرای احکام و کمیته صلح و سازش نیز وارد زندان شدند. آنها با ورود به سالن جلسات مقابل خانواده غزاله شکور قرار گرفتند. دختری که 12 اسفند سال 92 در خانه آرمان به قتل رسید و جسدش هرگز پیدا نشد.
جلسه یک ساعته برای صلح و سازش
با شروع جلسه صلح و سازش اعضای هیأت برای جلب رضایت پدر و مادر مقتول از هر راهی وارد شدند اما همانند 8 سال گذشته همه تلاش‌ها به بن‌بست رسید. از پیشنهاد ساخت مراکز عام المنفعه به دست خانواده تا ترک شهر و دیار بعد از آزادی اما این یک ساعت جلسه صلح و سازش نیز مانند 20 جلسه قبلی که در دادسرای امور جنایی تهران برگزار شده بود هیچ‌کدام نتوانست نظر پدر و مادر غزاله را برای اجرای حکم تغییر دهد.
پس از صحبت با خانواده اولیای دم، سرپرست دادسرای جنایی پایتخت با آرمان صحبت کرد و از او خواست اگر جسد غزاله را دفن کرده به آنها بگوید تا با کشف حتی یک استخوان، اولیای دم آرام بگیرند. اما محکوم 26 ساله همچنان اصرار داشت که جسد غزاله را در سطل زباله انداخته است و حرف‌هایی را که بارها گفته بود، تکرار کرد.
تلاش‌های واحد صلح و سازش که بی‌نتیجه ماند؛ آرمان خودش به پای خانواده غزاله افتاد و از آنها خواست او را ببخشند. او گفت: در این مدت توبه کرده‌ام و سعی کردم انسان درستی شوم. از کاری که انجام داده‌ام بشدت پشیمانم و می‌خواهم که مرا ببخشید.
و در تأیید حرف‌های آرمان، رئیس زندان گفت: این پسر در تمام مدتی که زندان بوده خطایی نداشته و همه در زندان منتظر هستند که رضایت بگیرد.
این تلاش‌ها تا ساعت 5:30 دقیقه صبح طول کشید و زمانی که تیم صلح و سازش به نتیجه‌ای نرسید آرمان به سمت چوبه دار حرکت کرد. با این حال دو نفر از خادمین حرم امام رضا(ع) در حالی که پرچم گنبد متبرک امام رضا(ع) را در دست داشتند به سراغ خانواده شکور رفته تا شاید در آخرین لحظات بتوانند رضایت بگیرند. اما این آخرین تلاش هم به نتیجه نرسید و آرمان در سکوی اجرای حکم قرار گرفت.
بگذارید برادر کوچکم را ببینم
زمانی که طناب دار بر گردن آرمان افتاد او با التماس به پدر غزاله گفت: من برادرم آرتین را ندیده‌ام، حکم را اجرا کنید، اما فقط یک هفته به من مهلت دهید تا آرتین را برای آخرین بار ببینم و از او خداحافظی کنم.
پدر غزاله در پاسخ گفت: دی سال 98 که آرمان پای چوبه دار رفت تا حکم اجرا شود مهلت یک ماهه خواست و قرار شد 30 روز به 31 روز نرسد اما حدود دو سال گذشت من نمی‌توانم دیگر مهلت بدهم.
در نهایت ساعت 6 صبح با کشیدن اهرم آهنی سکوی اعدام، پرونده زندگی آرمان در سن 26 سالگی و پس از گذشت  7 سال و 8 ماه و 21 روز از این جنایت بسته شد.
خواسته دخترم را انجام دادم
پدر غزاله ساعاتی پس از اجرای حکم به «ایران» گفت: زمانی که حکم اجرا شد، احساس آرامش کردم . انگار کوله‌بار سنگینی از دوشم برداشته شده، هم از دوش من و هم از دوش همسرم. در این مدت واقعاً خسته شده بودیم، هر روز در دادسرا بودیم هر روز درگیری فکری داشتیم که چه اتفاقی خواهد افتاد. خسته شده بودیم. در این سال‌ها زجر و سختی زیادی کشیده بودیم و به حقمان رسیدیم.
او باتوجه به وقفه دوساله در اجرای حکم و چندین بار به قرنطینه رفتن آرمان گفت: مطمئن بودیم که حکم به هر حال اجرا می‌شود. ما از صبح شنبه مطلع شدیم که حکم آرمان، این هفته اجرا می‌شود و این موضوع به ما ابلاغ شد. آنطور که من در جریانم یکشنبه محکوم را به قرنطینه بردند و دیگر خبری از او نداشتیم تا اینکه ساعت 3 صبح چهارشنبه بود که اجرای حکم قطعی شد. ما چند روز قبل با دادستان جلسه داشتیم و می‌دانستیم که حکم اجرا می‌شود. ما به حقمان رسیدیم.
او در خصوص بخشش آرمان گفت: در این مدت اصلاً به بخشیدن فکر نکردم و در جلسه‌ای که با سرپرست دادسرای جنایی داشتم، گفتم من از طرف دخترم نماینده‌ام، باید حقش را می‌گرفتم. چرا که می‌دانم او دختری بود که همیشه حقش را می‌گرفت و من با این کارم فقط خواستم که دخترم حقش را بگیرد.  حق دخترم این بود که حکم را اجرا کنیم. آرمان زمان اجرای حکم اصرار به بخشش داشت البته تمامی زندانی‌ها همین را می‌گویند همه مجرمان زمانی که کاری را انجام می‌دهند به عاقبتش فکر نمی‌کنند.